ای دل گر از آن‌چاه زنخدان به در آیی..

وابستگی بدترین چیزیه که مانع رسیدن تو به اهداف والات میشه...

.

.

.

کرگدن_۱۳۹۸

چی‌بگم...

در ادامه ی اون ثواب کردن و کباب شدن، حالا خوبه قدر دونست و فهمید 

هر چند معرفتش هنوز جای کار داره...

تن پروری...

سر متکا پرست، سرور نمیشه

.

.

.

در چشم باد_۱۳۸۷

میام ثواب کنم کباب میشم

هیچ وقت میانجی گری عاقبت خوبی نداشته برام

اینجا مینویسم تا دیگه از این غلطا نکنم

به من چه اونا خودشون گند زدن به خودشون...

خودش اصل ماجراست

میگفت خیلی هیبت داره

خیلی مسئولیت داره اجازه حضور دادن به خودمون در کنارش...

میترسم به ملاقاتش برم، شاید با یک حرکت، یک نگاه یا یک حرف نادرست، به احترامی کنم به ساحتش...

.

.

.

.

.

به اشتباهاتم فکر میکنم...

گاه یک کوه به یک کاه به هم می ریزد...

تعریف میکرد وقتی از صحرا برگشتیم خونه، بهم گفت اگر برای بقیه آرایش کرده بودی، خوب بود پسندیدن، اما من نه

میگفت تمام اون پنج سال زندگی مشترکمون، دیگه هیچ وقت آرایش نکردم...